شروع یک پارادایم جدید با حمله به قطر

سه‌شنبه گذشته با حمله ۱۰هواپیمای اسرائیلی و شاید با خلبانان آمریکایی و حداقل با چراغ سبز اسرائیلی، محل استقرار هیات مذاکره‌کننده حماس برای بررسی طرح پیشنهادی آمریکا جهت توقف جنگ در غزه، هدف تعدادی موشک قرار گرفت. این در حالی بود که رژیم صهیونی برای استمرار جنگ واشغال شهر غزه وراندن اهالی یک میلیون نفری آن به سمت جنوب و آماده‌کردن آنها به ترانسفر و خروج از نوار غزه، با شرایط دشوار عملیاتی و فضای بین‌المللی مواجه بود.
کد خبر: ۱۵۱۷۸۶۹
نویسنده هادی محمدی | تحلیلگر مسائل سیاسی
 
حداقل برداشت از این رخداد این است که نتانیاهو برای کسب حداکثری امتیازات ویک پیروزی مطلق، نیاز به یک اهرم فشار نظامی داشت. ولی نشانه‌ها و مواضع روشن آ‌نها درقبال تحولات منطقه‌ای و آشکار شدن نگاه صهیونیستی در اشغال کشورهای عربی و تشکیل اسرائیل کبری،معانی دیگری ازاین حمله رابرملامی‌کند.هنوزمزه باج۵.۱تریلیون دلاری سه کشور عربی عربستان، امارات و قطر به ترامپ که هزینه سیاست‌های آمریکا و رژیم صهیونی را پرداخت کرده‌اند تمام نشده که با یک اقدام نمادین و معنادار روبه‌رو شده‌اند. حاکمان عربی در شبه‌جزیره عربی چه از زمان انگلیسی‌ها و چه اکنون که به‌جز خراج به آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونی، خدمات فراوان دیگری هم به آنها تقدیم می‌کنند، امنیت خود و استمرار حکمرانی خود را با این شکل تضمین کرده‌اند. اگر تاکنون باور می‌کردند که امنیت وبقای خود را با پرداخت باج و جزیه کسب می‌کنند و با دادن پایگاه‌های مختلف و ده‌ها خدمات راهبردی دیگر جای نگرانی ندارند، اکنون شاهد یک سرآغاز جدید هستند. البته نشانه‌های این سرآغاز پارادایمی از گذشته هم روشن‌ بود و ترامپ در دور اول ریاستش، هنگامی که آرامکوی عربستان هدف موشک قرار گرفت و از عربستان و آرامکو دفاع نکرد،درپاسخ به این رفتاراعلام کرد، پایگاه‌های آمریکا در عربستان فقط برای دفاع از خودشان است.اگر در دهه‌های گذشته نعره رسانه‌ای آنها این بود که فلسطین یک مساله عربی است و ایران حد ندارد در یک موضوع عربی دخالت کند، امروز که سراسر جهان و به‌ویژه پایتخت‌های کشورهای غربی و آمریکا، در دفاع از فلسطین در غلیان و تحرک است، این حاکمان نه‌تنها ساکت هستند بلکه مردم خود را نیز آنچنان سرکوب می‌کنند که کلمه‌ای در دفاع از مظلومیت مردم غزه و فلسطین و محکوم کردن جنایات رنگارنگ نتانیاهو و رژیم صهیونی بیان نکنند و حتی هزینه نابودی مقاومت و نسل‌کشی و جنگ‌افروزی صهیونیست‌ها درغزه ومنطقه را پیش‌پرداخت کرده‌اند.اینها همه با این محاسبه است که به امنیت وتبانی وعده‌ داده‌شده سران غربی وصهیونی دل بسته واعتمادکرده‌اند.امنیت خریداری‌شده این‌گونه است که تحقیر مطلق را باید انتظار داشته باشند و سرانجام آنها نیز بلعیده‌شدن در اسرائیل کبری است که مرزهای هژمونی و سیطره آن بسیار فراتر از آن چیزی است که در تصاویراعلام شده است.هواپیماهای انگلیسی درهمین حمله کار سوخت‌رسانی به هواپیماهای اسرائیلی را به‌عهده می‌گیرند و هواپیماهای آمریکایی، به‌جز بستن همه سیستم‌های پدافندی فروخته‌شده به قطر، وظیفه پوشش عملیاتی و هدایت هواپیماها را به‌عهده دارند. یعنی حتی میلیاردها دلار خریدهای تسلیحاتی آنها از آمریکا و غرب در این کشورها گره‌گشای امنیت‌شان نیست.اگر حزب‌الله می‌تواند۱۸سال بازدارندگی برای لبنان درمقابل رژیم صهیونی و درواقع در مقابل جبهه شرارت غربی ایجاد کند و حتی امروز ازقدرت حزب‌الله نگرانند وبا ترفندهای نخ‌نما دنبال خلع‌سلاح آن هستند، آیا کشورهای عربی با همه امکانات وثروت وژئوپلیتیک و جمعیت فراوان نمی‌توانند برای امنیت و بقای حکمرانی و ممانعت از تحقیر، رویکرد دیگری داشته باشند؟ آیا باهمبستگی وحتی تکیه برروش‌های بسیار معموی مقاومت منفی نمی‌توانند این سرآغاز پارادایمی را متوقف و حیثیت خود راحفظ کنند؟ قطع روابط، توقف صادرات نفت به غرب، توقف خدمات فراوان اطلاعاتی، لجستیکی، تجاری و به‌ویژه رسانه‌ای و بسیاری از رویکردهای دیگر که با مقاومت و قدرت سخت فاصله دارد، نمی‌تواند این بن‌بست راهبردی آنها را پایان دهد؟ نشست روز یکشنبه ودوشنبه کشورهای عربی و اسلامی در دوحه، نشان خواهد داد که آیا مسیر باج‌دهی و عمیق‌تر شدن تحقیر دنبال خواهدشد یا از حداقل های ممکن و در دسترس برای حیثیت خود و ملت و کشورهای‌شان استفاده خواهند کرد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰